بررسی ریشه ها و دلایل تنبلی
در این مقاله می خواهیم شمارو با دلایل تنبلی و اهمال کاری آشنا کنیم. تا دیگه جایی برای بهانه گیری نباشه، و بتونیم تنبلی را از خودمون دور کنیم و حسابی بچسبیم به درس و کنکور…
لجبازها
لجبازی می تواند یکی از ریشه های تنبلی و اهمال کاری باشد. بسیاری از اوقات ما از روی لجبازی تنبلی میکنیم؛ یعنی خودمان هم دوست داریم کاری را انجام بدهیم اما چون مثلاً مادر، مشاور باحالت باید و اجبار این حرف را به ما میزنند ما نیز انجامش نمیدهیم.
بهطور مثال ما خودمان تصمیم گرفتیم که برای کنکور بطور جدی درس بخوانیم و به هیچ مهمانی نرویم اما یکدفعه پدر مادر به ما میگویند که با خودت چیکار میکنی؟ چرا انقدر به خودت فشار میاوری؟ ما هم لجبازی میکنیم و درس را کنار می گذاریم؛ بنابراین بسیاری از اوقات لجبازی کردن میتواند ریشه اهمالکاری باشد.
لذتجوها
ریشه اهمال کاری بسیاری از افراد در لذت طلبی است؛ یعنی ما دوست داریم الآن لذت داشته باشیم تا لذت در بلندمدت.
ما باید از زندگی لذت ببریم اما بعضی از افراد لذتجوهای افراطی هستند؛ یعنی معتقدند که من فقط الآن برام مهمِ. شعارشان هم این است؛ زندگی در لحظه. متأسفانه اشتباه متوجه شدند که زندگی در لحظه به این معنا نیست که تو آینده خودت را کلاً نابود کنی.
زندگی در لحظه به این معناست که توبهکارهایی که میکنی توجه داشته باشی. اگر غذا میخوری از غذا خوردنت لذت ببری. با دوستانت هستی از بودن با دوستانت لذت ببری. درس میخوانی از درس خواندنت لذت ببری. کار میکنی و در حال کسب درآمد هستی، از کاری که انجام میدهی لذت ببری.
واقعیت این است که ما بعضیاوقات زندگی در لحظه را اشتباه معنی کردیم. شعار این افراد یکجور راه فرار برای این کار است. بهطور مثال بهجای اینکه درس بخواند با گوشی بازی میکند. این لذت طلبیِ زیاد است و در آینده نتیجه خوبی ندارد.
ما نمیگوییم شما لذتها را کنسل کنید. این اشتباه است. چون تفریح و لذت از نیازهای اولیه (basic needs) ماست. ما نمیتوانیم آنها را کنسل کنیم؛ اما میخواهم این را به شما بگویم که بسیاری از اوقات دلیل تنبلی و اهمالکاری ما این است که دل به لذتهای آنی بستیم. میخواهیم همین الآن به ما خوش بگذرد و تبعات بعدی آن را نیز در نظر نمیگیریم. درحالیکه هر چیزی در زندگی هزینه دارد.
اجتنابی ها
ریشه تنبلی بسیاری از افراد اجتناب کردن از حل مسئله است. بهطور مثال کسی که آزمایش میدهد و جواب آزمایش را به دکتر نشان نمیدهد. بهجای آن در اینترنت سرچ میکند این چیزی که در آزمایش نوشتهشده چیست؟! میترسد دکتر حرف سنگینی بزند یا مثلاً بگوید تو فلان بیماری راداری. به همین خاطر مسئله را پاک میکند.
یا مثلاً کسی که در درس خواندن ضعف دارد. بهجای صحبت کردن با مشاور و حل مسئله، دیگر درس نمی خواند تا بهطور موقت مشکلش را حل کند یا بهتر فراموش کند.
بسیاری از تنبلیهای ما از سبک اجتنابی است. بهجای اینکه مسئله خودمان را حل کنیم از آن دوری میکنیم. نمیخواهیم این سختی کوتاهمدت را تحملکنیم و مجبوریم یک سختی بلندمدت را تحملکنیم؛ بنابراین سبک اجتنابی یکی از سبکهای فرار از کارهای مهم و یکی از سبکهای تنبلی است.
بینظمها
واضح است که آدمهای بینظم معمولاً اهمالکار و تنبل هم میشوند. چه آنهایی که معمولاً با برنامه درس نمیخوانند چه آن افرادی که الآن سالن مطالعه می روند و همهچیز روی میزش پخش و بینظم است. نمیداند چه اولویتی دارد!
بسیاری از اوقات بینظمی به خاطر عادتهای اشتباهی است که ما یاد گرفتیم. این عادتها الآن باید درست شود؛ بنابراین بینظمی را یکی از دلایل مهم تنبلی و اهمالکاری میدانیم. چون زمانی که اطراف ما شلوغ است، تمرکز روی کار نداریم. همین موضوع باعث میشود ما بیشتر تنبلی کنیم.